انتخاب رشته دانشگاه
انتخاب رشته ی دانشگاه
شاید آنقدری که انتخاب رشته اهمیت دارد، خود کنکور نداشته باشد. کنکور که تمام می شود، همه منتظر کارنامه ی اولیه هستند تا از رتبه ی خود با خبر شوند. جدای از اینکه رتبه ی کسب شده راضی کننده باشد یا نباشد، فقط چند روز فرصت دارند که انتخاب رشته کنند. خیلی ها اصلا نمی دانند به چه علاقه دارند و می خواهند چه کاره شوند. خیلی ها بر اساس رتبه ی خود انتخاب رشته می کنند. یعنی با این رتبه کجا و چه رشته ای می شود قبول شد. بعضی های دیگر، شروع به پرس و جو از دوست و آشنا کرده و هر کدام عموما بدون داشتن تخصص لازم، صرفا موضوعاتی را بیان می کنند که از دید خودشان درست به نظر می رسد و ممکن است با واقعیت، فاصله ی زیادی داشته باشد. بعضی ها هم بی خیال این موضوعات شده و انتخاب رشته ی خود را به دست مشاورانی می سپارند که اصلا رشته ی تحصیلی شان کیلومترها با نسخه ای که برای دیگران می پیچند، فاصله دارد.
نتیجه ی این نوع انتخاب رشته این می شود که هر از گاهی در سایت ها و کانال های تلگرامی می بینیم که طبق آمار، بیکاری در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی بیشتر از آمار بیکاری افرادی است که تحصیلات دانشگاهی نداشته اند. اگر انتخاب رشته فقط بر اساس یک پارامتر انجام شود و بدتر از آن بدون دخالت و نظر خود فرد باشد، اوضاع آشفته تر می شود. یکی از مهمترین پارامترهایی که حتما باید در انتخاب رشته به آن توجه شود، علاقه است. بر خلاف دوران دبیرستان که اهمیت انتخاب رشته و اینکه تجربی بخوانید یا ریاضی یا … خیلی به چشم نمی آید، انتخاب رشته در دانشگاه یعنی آینده ی شما، یعنی شغل شما و تاثیر بسیار زیادی که در زندگی آتی شما دارد. به این موضوع فکر کنید که اگر فلان رشته را انتخاب کردم، به فرض اینکه همین الان از آن رشته فارغ التحصیل بشوم، مطلوب و ایده آل من خواهد بود یا خیر؟! اگر به رشته ی خود علاقه داشته باشید، گام بزرگی برای موفقیت در آن رشته برداشته اید. چون تنها با علاقه است که شما حاضرید سختی های مسیر را طی کنید، زود نا امید نشوید، بتوانید جز برترین های رشته ی خود باشید، تخصص و مهارت لازم رشته را کسب کنید و یک آینده ی شغلی خوب در انتظارتان باشد.
از کجا بفهمم که به فلان رشته علاقه دارم یا نه؟
در مورد اهمیت علاقه در انتخاب رشته گفتیم. اما از کجا بدانیم که به فلان رشته علاقه داریم؟ پاسخ به این سوال ساده نیست. چون تا رشته ای را تحصیل نکنید، متوجه نمی شوید که آن رشته مطلوبتان بوده یا نه. اما تا حدودی می شود به این علاقه پی برد. در زیر چند راه برای پی بردن به علاقه تان را توضیح می دهیم.
گام اول پی بردن به علاقه
اولین راهش این است که سراغ مباحث کتاب درسی بروید. اگر می خواهید رشته های مهندسی را انتخاب کنید، ببینید که به کدام مباحث درسی علاقه مند هستید. اگر به دینامیک علاقه دارید و از مغناطیس خوشتان نمی آید احتمالا رشته ی مکانیک بیشتر از رشته ی مهندسی برق به دردتان می خورد. البته نمی خواهیم زود قضاوت کنیم و سریع تصمیم بگیریم اما همین نکات ریز، گوشه ی ذهنتان باشد. اگر رشته ی تجربی هستید و به شیمی علاقه بیشتری دارید تا خود زیست، شاید داروسازی را بیشتر از پزشکی دوست داشته باشید، اگرچه ممکن است برخی جایگاه پزشکی را بالاتر از داروسازی بدانند ولی علاقه کاری می کند که شاید یک داروساز به جایگاه و درآمد بالاتری نسبت به یک پزشک بی انگیزه، برسد. اگر در گروه علوم انسانی هستید و اصلا از فلسفه خوشتان نمی آید، شاید رشته هایی که مبنایشان فلسفه هست چندان به دردتان نخورد. شاید علاقه تان اقتصاد و رشته های مرتبط با آن باشد.
گام دوم پی بردن به علاقه
راه بعدی برای اینکه ببینید از فلان رشته خوشتان می آید یا نه این است که ببینید فارغ التحصیلان رشته ی مد نظرتان چه شغل هایی دارند، در چه محیطی فعالیت می کنند، چه جایگاه اجتماعی دارند و چه طور زندگی می کنند. اگر می خواهید پرستاری بخوانید، ببینید یک پرستار مجبور است نیمه شب یا چند روز پشت سر هم کار کند، آیا با این مسئله مشکلی ندارید. اگر می خواهید وکیل شوید، آیا دوست دارید که در محیط دادگاه ها و مراکز مربوطه فعالیت کنید. آیا به عنوان یک مهندس دوست دارید در محیط صنعتی و کارگاهی فعالیت کنید. یک معلم چه طور زندگی می کند، اگر می خواهید معلم شوید، آیا از تدریس خوشتان می آید یا نه؟ البته در این جا هم نباید به طور مطلق تصمیم بگیرید. اگر در فامیل پزشکی هست که درآمد زیادی ندارد یا بالعکس درآمد میلیاردی دارد، قضاوت صددرصدی نمی توان کرد که فلان رشته حتما خوب است یا حتما بد. باید برآیند ارزیابی های چند نفر را ملاک قرار دارد نه صرفا یک نفر. کلا در هر موردی، تصمیم گیری بر اساس یک چیز، یک پارامتر، یک معیار یا یک نظر به احتمال زیاد اشتباه خواهد بود. حتما چند نظر و چند پارامتر را برای تصمیم گیری در نظر بگیرید.
گام سوم پی بردن به علاقه
راه بعدی این است که ببینید بعد از فارغ التحصیلی از شما انتظار می رود چه کارهایی بلد باشید و باید چه کارهایی انجام بدهید. برای این کار، در مورد رشته ی مد نظرتان تحقیق کنید، از منابع اینترنتی گرفته تا پرس و جو و شرکت در همایش هایی که افراد متخصص هر رشته در مورد آن رشته صحبت می کنند. برای مثال از مهندس کامپیوتر انتظار می رود چه کارهایی بلد باشد و چه کارهایی باید انجام دهد؟ مگر می شود از برنامه نویسی متنفر بود و رشته ی مهندسی کامپیوتر را انتخاب کرد. یک روانشناس کجاها کار می کند و چه کارهایی باید انجام دهد؟ از یک حسابدار انتظار می رود چه کارهایی بلد باشد و در نهایت چه کارهایی انجام می دهد؟
گام چهارم پی بردن به علاقه
یکی دیگر از روش هایی که ببینید کدام رشته به دردتان می خورد، تست های روانشناسی و خودشناسی است. به کمک این تست ها می توانید متوجه شوید که شخصیت درونی تان چه ویژگی هایی دارد و چه شغل هایی متناسب با آن ویژگی هاست. با این تست به طور غیر مستقیم می توانید پی ببرید که چه شغلی برای شما مناسب تر است. در این پست می توانید اطلاعات بیشتری در مورد این تست ها کسب کنید.
بهترین مشاور شما، خودتان هستید
هیچ کس بهتر از خودتان نمی تواند بهترین تصمیم را برایتان بگیرد. چون هیچ کس به اندازه ی شما، از شرایط، روحیات و ویژگی های شخصیتی شما مطلع نیست. البته یک شرطی وجود دارد، برای تصمیم گیری، اول باید اطلاعات و آگاهی تان را بالا ببرید و بعد از آن بهترین تصمیم را خودتان بگیرد. تصمیم گیری موقعی بهترین نتیجه را در بر دارد که آگاهی از محیط در کنار آگاهی از خود قرار بگیرد.
انتخاب نادرست چه عواقبی می تواند داشته باشد؟
شاید بگویید، حالا اینقدرها هم مهم نیست که چه رشته ای بخوانیم، بالاخره یک کاری می کنیم. این توصیه را به شما می کنیم که اگر امروز با واقعیت روبه رو نشوید، 1 سال، 2 سال یا 4 سال دیگر بالاخره مجبورید انتخابتان را بپذیرید و با آن رو به رو شوید. انتخاب نادرست رشته، شرایط تحصیل را برای شما سخت می کند و پس از فارغ التحصیلی و در نبود علاقه، به احتمال زیاد به جمع بیکاران رشته ی خود می پیوندید یا در شرایط خوب، شغلی را انتخاب می کنید که هیچ ربطی به رشته تان ندارد. در این صورت حداقل 4 سالی را که صرف گرفتن مدرک کارشناسی می کنید، بدون هیچ دستاوردی، از دست داده اید.
با این رشته می خواهی کارمند باشی یا کارآفرین!
با توجه به ظرفیت های محدود استخدامی برای اکثر رشته ها، یک پارامتر مهم دیگر در انتخاب رشته، توجه به بازار کار و میزان تقاضا برای رشته ی مد نظر است. تنها رشته های کمی هستند که اشباع نیستند و به راحتی وارد بازار کار می شوند اما برای سایر رشته ها باید رویکرد متفاوتی داشت. در انتخاب رشته حتما به بازار کار آن رشته نیز توجه کنید. همچنین میزان استقلال رشته و قابلیت کارآفرینی آن موضوعی است که باید به آن توجه شود. اگر رشته ای قابلیت کارآفرینی داشته باشد، میزان دغدغه ی شما برای پیدا کردن کار، پس از فارغ التحصیلی کمتر خواهد بود. ببینید که اگر به استخدام شرکت، مرکز یا مجموعه ای در نیامدید، می توانید به طور مستقل، شغلی مرتبط با رشته ی خود، ایجاد کنید یا خیر. در صورتی که روحیه ی کارآفرینی دارید حتما به این ویژگی رشته ای که انتخاب می کنید، توجه کنید. امروزه کشور بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به افرادی دارد که با ایجاد شغل برای خود و دیگران، برای اقتصاد کشور، ارزش آفرینی می کنند. البته ممکن است همه ی رشته ها ظرفیت کارآفرینی نداشته باشند یا نیازی به کارآفرینی نداشته باشند مثل رشته های پزشکی که شاید نیاز به کارآفرینی در آن ها کمتر باشد اما در کل، داشتن این روحیه می تواند از لحاظ اقتصادی به فرد کمک بیشتری کند.
همچنین بخوانید: خودباوری و تاثیر آن در موفقیت
دیدگاهتان را بنویسید